Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (531 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pestiferously
U
چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pestilently
U
چنانکه برای اخلاق مضرباشد
index expurgatorius
U
فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
expurgatory index
U
فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
perniciously
U
چنانکه زیان اورد
brilliantly
U
چنانکه برجسته باشد
pitfully
U
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
culpably
U
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
medially
U
چنانکه درمیان باشد
meetly
U
چنانکه در خور باشد
inviolably
U
چنانکه سزاوارحرمت باشد
sanguinarily
U
چنانکه خونریزی دربرداشته باشد
commendably
U
چنانکه شایان ستایش باشد
inviolately
U
چنانکه بی حرمت نشده باشد
objectiveness
U
چنانکه در خارج معقول باشد
pleasingly
U
چنانکه خوش ایند باشد
contemptibly
U
چنانکه سزاوارخواری باشد بطورقابل تحقیر
laboriously
U
ساعیانه چنانکه نماینده زحمت باشد
paradoxically
U
چنانکه مهمل نمایدولی درست باشد
blazing star
U
هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
nutritiously
U
چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
accordantly
U
بطور موافق یا مطابق چنانکه جور باشد
adorably
U
چنانکه شایسته ستایش باشد بطور ستوده
nutritively
U
چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
maritally
U
چنانکه وابسته بشوهر باشد از راه عروسی
picturesquely
U
چنانکه شایسته عکس برداری یانقاشی باشد
pontifically
U
چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
modernly
U
بسبک تازه چنانکه باب این عصر باشد
portentously
U
چنانکه نشانه بدی باشد بطور شگفت اور
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
U
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
These pants do not look any different than the others.
U
به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
ethic
U
غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
as a warning to others
U
برای عبرت دیگران
colourably
U
چنانکه بتوان برای ان بهانهای اورد
moralistic
U
وابسته به اخلاق گرایی و اخلاق گرایان
claptrap
U
سخنی که برای ستایش دیگران بگویند
it is maleficent to
U
برای ....زیان اور است
reflexively
U
چنانکه بخود فاعل برگرد د چنانکه مفعول ان
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
to pound the filed
U
غیر قابل عبور کردن ازحصاری که برای دیگران غیرقابل عبوراست
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
encroachments
U
تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
encroachment
U
تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
how about
<idiom>
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
offensive weapon
U
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
link
U
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
to sue for damages
U
عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
scitovsky double criterion
U
که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
it is inimical to our plans
U
با نقشههای ما مغایر است برای نقشههای ما زیان اوراست
How can you ask?
U
این باید واضح باشد برای تو
It is yours for keeps .
U
این برای همیشه پیش خودت باشد
to have stood the test of time
U
برای مدت زیاد دوام آورده باشد
emptier
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
empties
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
limit state of failure
U
حالت حدی که برای ان حداکثرفرفیت باربری حاصل شده باشد
convoys
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
psychological moment
U
موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
convoy
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
liberty civil
U
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
to suggest it is appropriate to do so
[matter]
U
پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد
[چیزی ]
middleware
U
نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
analysis
U
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
adc
U
وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
medium
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
mediums
U
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
hangers
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
tactile
U
صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
cards
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
multisync monitor
U
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
estoppel
U
اقراریاعملی که انکاریانقص ان قانوناممنوع باشد مانع قانونی برای انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار
MIDI setup map
U
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
transylvania
U
فرش ترانسیلوانیا
[ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
record
U
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
pooler
U
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
data interchange format
U
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
verbal note
U
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
machine address
U
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
texts
U
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text
U
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
snd
U
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
insinuative smile
U
لبخندی که برای خود شیرینی یا خود جا کنی باشد
graphics
U
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
style sheet
U
الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
MMI
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
documenting
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
statitizing
U
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
bilinear filtering
U
مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
to pair somebody off
[up]
with somebody
U
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
reprobates
U
بد اخلاق
impatient
U
بد اخلاق
moralities
U
اخلاق
reprobate
U
بد اخلاق
comportment
U
اخلاق
morality
U
اخلاق
deportment
U
اخلاق
moral
U
اخلاق
immoral
U
بد اخلاق
rabid
U
بد اخلاق
pettish
U
بد اخلاق
characterless
U
بی اخلاق
moody
U
بد اخلاق
documented
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
systems analysis
U
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
documenting
U
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
ehtics
U
علم اخلاق
creative thinking
U
تفکر اخلاق
edification
U
تهذیب اخلاق
public morals
U
اخلاق حسنه
behavior
U
سلوک اخلاق
rakes
U
بد اخلاق فاسد
moralistic
U
اخلاق گرایانه
raking
U
بد اخلاق فاسد
behaviuor
U
سلوک اخلاق
immoral
U
خلاف اخلاق
rake
U
بد اخلاق فاسد
ethic
U
کتاب اخلاق
moralization
U
اخلاق گرایی
ethics
U
علم اخلاق
frailty
U
ضعف اخلاق
moral philosophy
U
علم اخلاق
moral philosopher
U
اخلاق دان
good conduct
U
حسن اخلاق
immorally
U
بر خلاف اخلاق
frailties
U
ضعف اخلاق
Moral decadence .
U
فساد اخلاق
good-natured
U
خوش اخلاق
quamdiu bene se gesserit
U
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
inputted
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
regeneration
U
نوزایش تهذیب اخلاق
moral
U
وابسته بعلم اخلاق
doggery
U
اخلاق پست بدکاری
prejudicial to public morality
U
منافی اخلاق حسنه
moralists
U
معتقد به اصول اخلاق
donsie
U
دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
donsy
U
دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
to take a person's measure
U
با اخلاق کسیرا ازمودن
it is an offence to morlity
U
منافی اخلاق است
peculiar
U
دارای اخلاق غریب
wrong
U
مخالف اخلاق یا قانون
ethically
U
مطابق علم اخلاق
personalities
U
اخلاق و خصوصیات شخص
well conditioned
U
دارای اخلاق نیکو
wrongs
U
مخالف اخلاق یا قانون
pestiferous
U
فاسدکننده اخلاق دیگری
wronging
U
مخالف اخلاق یا قانون
ethical
U
وابسته به علم اخلاق
sportmanship
U
رفتار و اخلاق انسانی
moralist
U
معتقد به اصول اخلاق
With his foul temper.
U
با اخلاق سگه که دارد
personality
U
اخلاق و خصوصیات شخص
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
huygen's principle
U
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
bowdlerization
U
حذف قسمتهای خارج از اخلاق
moralism
U
رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
good tempered
U
دیر غضب خوش اخلاق
streakiest
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
cocotte
U
زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
offences against public morals
U
جرائم بر علیه اخلاق عمومی
streakier
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
americanization
U
پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
to gauge a person
U
گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
edify
U
اخلاق اموختن تقدیس کردن
pharisaism
U
اخلاق فریسی هاریاکاری زهدخشک
the whole of morality is there
U
همه اخلاق همین جا است
moral philosophy
U
اصول اخلاق ایین رفتار
edifies
U
اخلاق اموختن تقدیس کردن
moralists
U
فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
edified
U
اخلاق اموختن تقدیس کردن
moralist
U
فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
معنی لغت overfit
1
if there's any justice
1
Vintage style
1
incentive
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com